اولین خنده
آخر شب 92/10/30 اولین باری بود که صدای خندتو شنیدم قبلنا می خندیدی ولی بی صدا ولی اون شب برای اولین بار بود که با صدا خندیدی وقتی سرپا روی شکمم گذاشتمت و تو از بالا بهم نگاه می کردی با هیجان بهت گفتم بدو بیا بغل مامانی و همزمان تورو طرف صورتم میاوردم وتو لذت می بردی و بعد یک دفعه با صدای بلند خندیدی و اون لحظه قند تو دلم آب شد ایشالله همیشه شادو خندون باشی عزیز مامان ...
نویسنده :
رکسانا
3:10